قانون اساسي كشور آلمان
اصل1
1 - حيثيت انسان مصون از تعرض مي باشد رعايت و حمايت از آن بر عهده هيات حاكمه است. 2 - بنابر اين ملت آلمان مصونيت از تجاوز و غير قابل واگذار بودن حقوق انساني را بنياد هر جامعه بشري و صلح و عدالت در جهان مي شناسد. 3 - حقوق اساسي نامبرده ذيل قواي مقننه، مجريه و قضاييه را به منزله قانون نافذي مقيد مي سازد.
اصل2 1 - هر فردي حق ترقي و پيشرفت آزاد شخصيت خود را تا حدي كه به حقوق ديگران تجاوز نشود و به نظمي كه حقوق اساسي مقرر داشته و يا به موازين اخلاقي لطمه وارد نسازد داراست. 2 - هر فردي حق بر حيات و حق مصون از تعرض بودن شخص خويش را دارد. آزادي فرد از تعرض مصون خواهد بود در اين حقوق فقط بر طبق مقررات قانوني مداخله مي توان كرد.
اصل3 1 - همه افراد در مقابل قانون برابرند. 2 - مردان و زنان حقوق متساوي دارند. 3 - هيچكس را به مناسبت جنس پدر و مادر، نژاد، زبان، كشور محل اصلي تولد، ايمان يا عقايد مذهبي و سياسي نمي توان مورد رفتار مادون و يا مرجح قرار دارد.
اصل4 1 - آزادي ايمان و وجدان و آزادي عقيده مذهبي يا فكري مصون از تجاوز خواهد بود. 2 - اجراي بدون مزاحمت آيين مذهبي تضمين مي باشد. 3 - هيچ فردي را بر خلاف وجدانش به خدمت نظامي كه مستلزم بكاربردن اسلحه باشد وادار نمي توان كرد. جزييات به وسيله قانون فدرال تعيين مي گردد.
اصل5 1 - هر فردي حق دارد عقيده خود را آزادانه به وسيله نطق و قلم و تصاوير بيان و منتشر سازد و بدون مانع از منابعي كه در دسترس همگان است بر اطلاعات خويش بيفزايد. آزادي مطبوعات و آزادي نشر اخبار به وسيله راديو و فيلم تضمين شده است. سانسور به هيچ وجه وجود نخواهد داشت. 2 - اين حقوق به وسيله مقررات قانون عمومي و مواد قانوني مربوط به حمايت طبقه جوان و بر طبق حق مصونيت شرافت شخصي تحديدپذير است. 3 - هنر و دانش و تحقيقات علمي و تعليمات آزاد است. آزادي تعليم نبايد به كاهش وفاداري نسبت به قانون اساسي منجر بشود.
اصل6 1 - زناشويي و خانواده از حمايت اختصاصي دولت بهره مند خواهند بود. 2 - مراقبت و تربيت كودكان حق طبيعي پدر و مادر و تكليف عمده ايشان است. حق نظارت بر اجراي اين تكليف به عهده هيات جامعه است. 3 - جدا ساختن كودكان از خانواده بر خلاف اراده افرادي كه حق پرورش آنها را دارند فقط بر طبق قانون امكان پذير است مگر در موردي كه صاحبان اين حق در انجام وظيفه خود قصور نمايند و يا در صورتي كه اطفال در مخاطره غفلت و اهمال واقع شوند. 4 - هر مادري حق حمايت و مراقبت از ناحيه جامعه را داراست. 5 - كودكان غير مشروع جهت رشد بدني و فكري و وضع خود در جامعه قانونا از همان حمايتي برخوردار مي شوند كه اطفال مشروع بهره مند مي باشند.
اصل7 1 - اصول تعليم و تربيت تحت نظارت دولت مي باشد. 2 - اشخاصي كه حق تربيت كودكي را دارند حق اين تصميم را نيز خواهند داشت كه به او تعليم اصول ديني بدهند. 3 - تعليم اصول ديني در مدارس دولتي جز دروس رسمي محسوب مي شود مگر در مدارسي كه از لحاظ تعليمات ديني آزاد باشند. بدون اين كه به حق نظارت دولت لطمه اي برسد تعليمات ديني بر طبق اصول فرقه هاي مذهبي داده مي شود. هيچ معلمي را بر خلاف اراده او به تعليمات ديني وادار نمي توان كرد. 4 - حق تاسيس مدارس ملي تضمين شده است. براي ايجاد مدارس ملي به جاي مدرسه هاي دولتي يا شهرداري اجازه دولت و رعايت قوانين هر استان ضروري است. اين اجازه هر گاه مدارس ملي از لحاظ برنامه هاي تحصيلي و وسايل و صلاحيت حرفه اي طبقه معلم پست تر از مدارس دولتي يا بلدي نباشد و اگر تاسيس آن موجب تشديد اختلافات ميان شاگردان بنابر وسايل اولياي آنها نشود بايد اعطا گردد. از صدور اين اجازه اگر وضع اقتصادي و قانوني هيات مربيان به قدر كافي تضمين نشده باشد بايد امتناع شود. 5 - تاسيس دبستان ملي وقتي مقدور است كه دستگاه فرهنگي اقناع شود كه براي يك نتيجه تربيتي خاص مفيد خواهد بود و يا بنا بر درخواست اشخاصي كه حق تربيت كودكان را دارند و به منزله يك مدرسه مختلط يا مذهبي يا مسلك معنوي ( ايديولوژيك ) تاسيس يابد و دبستان دولتي يا بلدي از آن نوع در آن حوزه نباشد. 6 - مدارس تهيه منحل خواهد ماند.
اصل8 1 - تمام افراد آلماني حق خواهند داشت با رعايت آرامش و بي اسلحه دور هم جمع شوند بدون آن كه به مقامي قبلا اطلاع داده و يا استجازه كرده باشند. 2 - راجع به اجتماعات در فضاي آزاد اين حق ممكن است بر طبق قانون محدود شود.
اصل9 1 - همه افراد آلماني حق تشكيل انجمنها و مجامع را خواهند داشت. 2 - مجامعي كه هدف يا فعاليتهاي آن منافي با قوانين جزايي باشد و يا بر خلاف ترتيبي كه قانون اساسي مقرر داشته و يا مرام تفاهم بين ملل باشد ممنوع اند. 3 - حق تشكيل مجامع به منظور حمايت و بهبود شرايط كارگري و اقتصادي براي هر فرد و تمام حرفه ها و مشاغل شناخته شده است. قرارنامه هايي كه اين حق را محدود و يا از اجراي آن جلوگيري كند از درجه اعتبار به كلي ساقط خواهد بود و مقرراتي كه بر خلاف اين مقصود تنظيم يابد غير قانوني است.
اصل10 محرمانه بودن مكاتبات و محرمانه بودن مراسلات پستي و تلگراف مصون از تجاوز است. فقط بر طبق مقررات قانون محدوديتي در اين باره مي توان تحميل كرد.
اصل11 1 - تمام افراد آلماني از حق آزادي عبور و مرور در سراسر قلمرو فدرال بهره مند مي باشند. 2 - اين حق را تنها به وسيله قانون و فقط در مواردي كه وسايل كافي براي زندگاني موجود نباشد و در نتيجه آن تحميلي نسبت به جامعه پيش آيد يا براي حمايت طبقه جوان جهت رفع اهمال و به منظور مبارزه با خطر امراض مسري و يا جلوگيري از جنايت ضروري باشد مي توان محدود ساخت.
اصل12 1 - هر فرد آلماني حق آزادي انتخاب شغل و حرفه مطلوب خويش و محل كار و آموزش خود را خواهد داشت نحوه اجراي اشتغال و كسب را ممكن است قانون تنظيم كند. 2 - هيچ فردي را به كار خاصي نمي توان وادار كرد مگر در حدودي كه سابقه ديرين خدمات عمومي اجباري كه نسبت به همه و متساويا اجرا شدني است ايجاب كند هر كس را كه بنا بر معتقدات وجداني خود از خدمت نظامي مستلزم استعمال اسلحه امتناع مي ورزد مي توان در عوض آن به خدمت ديگر گماشت. مدت اين خدمت ثانوي نبايد از دوره خدمت نظام بيشتر باشد. جزييات به وسيله قانوني تعيين خواهد شد كه بر خلاف آزادي وجدان نباشد و در نظر گرفته شود كه خدمت ثانوي هيچ گونه ارتباطي با دستگاه هاي خدمات نظامي نداشته باشد. 3 - زنان نبايد قانونا به خدمت در هيچگونه واحد نظامي گمارده شوند و به هيچ عنوان نبايستي براي كاري كه مستلزم استعمال اسلحه باشد استخدام گردند. 4 - تحميل كار اجباري فقط در صورتي امكان پذير است كه شخصي بر طبق راي دادگاه از آزادي خود محروم شده باشد.
اصل13 1 - خانه از تجاوز مصون است. 2 - بازرسي منزل فقط بر طبق راي قاضي و يا در صورت احتمال خطر ناشي از تاخير به وسيله عمال ديگري كه قانون تعيين نموده و فقط مطابق ترتيبي كه در خود قانون پيش بيني شده است امكان دارد. 3 - و يا اين مصونيت از تجاوز ممكن است فقط در مورد پيشگيري از خطري همگاني و يا خطر مهلك براي افراد يا بر طبق مقررات قانوني جهت جلوگيري از خطري عاجل نسبت به امنيت و نظم عمومي و به خصوص تعديل مشكل كميابي مسكن و مبارزه با خطر ناخوشي هاي مسري يا حمايت از جواناني كه در مخاطره افتاده باشند مقيد و يا محدود گردد.
اصل14 1 - حقوق مالكيت وراث تضمين شده اند. حدود آن را قوانين تعيين خواهند كرد. 2 - تملك تكاليفي را ايجاب مي كند. استفاده از آن بايد توام با خير عامه باشد. 3 - سلب مالكيت فقط به منظور خير عامه مجاز است و امكان آن فقط بوسيله قانوني خواهد بود كه چگونگي و ميزان جبران خسارت را پيش بيني كرده باشد و جبران بايد با رعايت ملاحظات عادلانه از لحاظ مصالح عموم و منافع اشخاصي كه خسارت ديده اند به عمل آيد و در صورت اختلاف راجع به مقدار خسارت وارده به دادگاه هاي عادي مي توان مراجعه كرد.
اصل15 زمين، منابع طبيعي و وسايل توليد را به منظور انتقاع عامه مي توان به مالكيت عموم يا صورت هاي ديگر اقتصادي كه تابع نظارت عمومي باشد به وسيله قانوني كه چگونگي و ميزان جبران خسارت را تعيين كند درآورد درباره چنين جبران خسارتي ماده 14 بند ( 3 ) جمله هاي 3 و 4 بدون كم و كاست قابل اجرا خواهد بود.
اصل16 1 - هيچ فردي را از تابعيت آلماني خود محروم نمي توان ساخت از دست دادن حق تابعيت فقط بر طبق مقررات قانون ممكن است ثيش آيد و در مورد كسي كه علي رغم اراده خود مشمول آن واقع مي شود فقط موقعي امكان دارد كه چنين شخصي در اثر آن بلاوطن نشود. 2 - هيچ فرد آلماني را نمي توان به يك دولت خارجي تسليم كرد افرادي كه به دلايل سياسي تحت تعقيب باشند از حق پناهندگي بهره مند خواهند شد.
اصل17 هر فردي حق خواهد داشت كه انفرادا يا به اتفاق ديگران عريضه يا شكوه نامه به عنوان مقامات صالحه و به مجالس نمايندگي بدهد. ماده 17 a 1 - قوانين راجع به خدمت نظامي و سرويس عوض آن ممكن است به وسيله موادي كه شامل افراد نيروي نظامي و خدمات ازا آن در دوره خدمت نظامي يا ازا آن مي شود حقوق سياسي را در مورد بيان و انتشار آزاد عقايد از راه نطق و قلم و تصاوير ( ماده 5 ) بند ( 1 ) و حق تسليم عريضه ( ماده 17 ) در قسمتي كه مقرر مي دارد تقاضاها يا شكايات را به اتفاق ديگران فراهم و تسليم دارند محدود سازد. 2 - قوانين به منظورهاي دفاع ملي و از جمله حمايت جمعيت كشوري ممكن است موجب محدوديت حق هاي اساسي آزادي عبور و مرور ( ماده 11 ) و مصونيت خانه از تجاوز بشود ( ماده 13 ) .
اصل18 هر كس كه از آزادي بيان و عقايد مخصوصا آزادي مطبوعات ( ماده 5 ) بند ( 1 ) آزادي تعليمات ( ماده 5 ) بند ( 3 ) آزادي اجتماعي ( ماده 8 ) آزادي تشكيل مجامع و انجمنها ( ماده 9 ) محرمانه بودن مكاتبات پستي و تلگراف ( ماده 10 ) مالكيت ( ماده 14 ) و يا حق پناهندگي ( ماده 16 ) بند ( 2 ) به قصد اين كه با نظم اساسي دموكراسي آزاد مبارزه نموده باشد سو استفاده كند از برخوردار شدن از اين حقوق اساسي محروم خواهد گرديد. اين محروميت و ميزان آن از طرف ديوان قانون اساسي فدرال تعيين خواهد شد.
اصل19 1 - تا حدودي كه مشمول اين قانون اساسي است و مطابق آن يك حق اساسي را به موجب يا بر طبق قانون مي توان محدود نمود ولي چنين قانوني بايد جنبه عمومي داشته باشد نه آن كه فقط در مورد خاصي به موقع اجرا درآيد به علاوه قانون بايد با ذكر حق اساسي و عطف به ماده مربوطه آن باشد. 2 - در هيچ موردي در ماهيت اصلي يك حق اساسي خللي نمي توان وارد كرد. 3 - حق هاي اساسي درباره اشخاص حقوقي داخل نيز تا حدودي كه چگونگي چنين حقي ايجاب مي كند اجرا خواهد شد. 4 - هر گاه حق كسي از ناحيه مقامات رسمي مورد تجاوز قرار گيرد راه مراجعه او به دادگاه باز خواهد بود و اگر هيچ دادگاه ديگري صلاحيت اختصاصي نداشته باشد به دادگاه هاي عادي مي توان مراجعه كرد.
اصل20 1 - جمهوري متحده آلمان يك دولت دموكراتيك، فدرال و سوسيال است. 2 - سرچشمه قدرت دولت از ملت است. اين قدرت از طريق انتخابات و اخذ راي و به وسيله ارگان جداگانه قوه قانونگزاري، قوه مجريه و قوه قضاييه اعمال خواهد گرديد. 3 - قوه مقننه تابع مقررات قانون اساسي و قواي مجريه و قضاييه پيرو قانون خواهند بود.
اصل21 1 - احزاب سياسي در تكوين اراده سياسي مردم سهيم خواهند بود. اين احزاب ممكن است آزادانه تاسيس شوند. سازمان داخلي آنها بايد منطبق با اصول دموكراتيك باشد و بايستي منابع درآمد خود را در معرض اطلاع عامه بگذارند. 2 - احزابي كه به دليل مرام يا رويه افراد پيوسته به خود در صدد لطمه زدن يا از بين بردن نظم اساسي دموكراتيك آزاد باشند يا هستي جمهوري فدرال آلمان را دچار خطر سازند منافي با قانون اساسي خواهند بود. ديوان قانون اساسي فدرال راجع به اين وضع متباين با قانون اساسي تصميم لازم اتخاذ خواهد كرد. 3 - جزييات به وسيله قانون فدرال مقرر خواهد گرديد.
اصل22 پرچم فدرال سه رنگ: سياه - سرخ - طلايي خواهد بود.
اصل23 عجالتا اين قانون اساسي در سرزمين استانهاي بادن باواريا برلن بزرگ هامبورگ هس ساكوني سفلي. رن شمالي وستفاليا. قلمرو رن. شلسويك هلشتاين و ورتمبرگ بادن ( 1 ) ( و ورتمبرگ. هوهنزلرن ( 1 ) ) به موقع اجرا در مي آيد. در قسمت هاي ديگر آلمان بنا بر تاريخ الحاق آنها ( 2 ) ) قوه اجرايي خواهد يافت. ( 1 - پاورقي: بر طبق قانون فدرال مصوب 4 مه 1951 سرزمين بادن و ورتمبرگ از استان سابق بادن و ورتمبرگ بادن و ورتمبرگ هوهنزلرن بوجود آمده است. ) ( 2 - پاورقي: ) اين قانون اساسي بر طبق قسمت بند اول قانون فدرال مصوب 23 دسامبر 1956 در سرزمين سار مجري شده است.
اصل24 1 - فدراسيون به وسيله وضع قانون مي تواند اختيارات ناشي از حق حاكميت خود را به دستگاه هايي كه ميان دولتها بوجود آمده اند واگذار كند. 2 - به منظور حفظ صلح، حكومت فدرال مي تواند به يك سيستم امنيت مشترك ملحق گردد و در انجام اين منظور تا آن حدودي به تحديد حقوق خودمختاري خود رضايت خواهد داد كه موجب و وسيله تضمين نظمي پايدار و صلح آميز در اروپا و در ميان ملل جهان بشود. 3 - براي تسويه اختلافات بين دولت حكومت فدرال به قراردادهايي كه به يك سيستم عمومي جامعه و اجباري حكميت بين المللي ارتباط داشته باشد محلق خواهد گرديد.
اصل25 قواعد كلي حقوق بين الملل عمومي قسمت مكلمل قانون فدرال اند و بر اين قوانين نافذ خواهند بود و مستقيما حقوق و تكاليفي براي ساكنين قلمرو فدرال ايجاد خواهند كرد.
اصل26 1 - لوايح قانوني كه به منظور بر هم زدن روابط صلح آميز ميان ملل و مخصوصا فراهم كردن موجبات جنگ تعرضي تهيه يا تاييد شده باشد با قانون اساسي منافات خواهد داشت و مستوجب مجازات خواهد بود. 2 - اسلحه اي كه براي عمليات جنگي اختراع شده باشد قابل ساخت يا صدور يا حمل نخواهد بود مگر با اجازه حكومت فدرال. جزييات به وسيله قانون فدرال مقرر خواهد گرديد.
اصل27 تمام كشتيهاي تجارتي آلمان يك واحد دريايي بازرگاني تشكيل خواهند داد.
اصل28 1 - نظم مبتني بر قانون اساسي هر استان بايد منطبق با اصول حكومت جمهوري دموكراتيك سوسيال بر اساس قانون در حدود مفاد اين قانون اساسي باشد. در هر يك از نواحي استان و حوزه ها مردم بايد به وسيله هياتي كه از طريق انتخاب عمومي مستقيم آزاد و متساوي و محرمانه منتخب شده اند داراي نمايندگي باشند. در بخشها مجمع نمايندگي ناحيه ممكن است جاي يك هيات منتخب را بگيرد. 2 - بخشها بايد به مسيوليت خود حق مسلم تنظيم تمام امور انجمن محلي را در حدودي كه قانون پيش بيني كرده است دارا باشند. اتحاديه بخشها حق خودمختاري داخلي را نيز بر طبق مقررات قانون و در حدود وظايف و خدماتي كه قانونا براي آنها مقرر گرديده است خواهند داشت. 3 - حكومت فدرال تضمين مي كند كه نظم مبتني بر قانون اساسي استان منطبق با حق هاي اساسي و مدلول بندهاي ( 1 ) و ( 2 ) مزبور باشد.
اصل29 1 - سرزمين فدرال با رعايت وافي و كافي روابط ناحيتي تاريخي و ارتباط فرهنگي و صلاح اقتصادي و ساختمان اجتماعي به وسيله قانون فدرال تجديد سازمان خواهد يافت. ينين سازمان جديدي مبتني بر ايجاد استاني مي شود كه از لحاظ وسعت و ظرفيت قادر باشد اقداماتي را كه بر عهده او خواهد بود به طرز مئثري انجام دهد. 2 - در نواحي كه به واسطه تجديد سازمان كشوري بعد از تاريخ 8 مه 1945 بدون مراجعه به آرا عمومي جز استان ديگر شده باشد و هر تغيير خاص ديگري مربوط به تصميمات قبلي راجع به حدود ارضي ممكن است بنا بر اقدام ابتكاري سكنه استان در ظرف يك سال از تاريخ اجراي اين قانون اساسي تقاضا شود چنين اقدامي مستلزم اظهار علاقه يك دهم جمعيتي است كه در انتخابات لندتاك ( مجلس ايالتي ) حق راي دارند و هر گاه اقدام عمومي مبتني بر چنين علاقه اي باشد حكومت فدرال بايد ماده اي به لايحه تجديد سازمان استانها اضافه كند حاكي از اين كه ناحيه مربوط به كدام استان تعلق خواهد داشت. 3 - ثس از تصويب قانون بايد راجع به آن قسمت از قانون كه انتقال ناحيه اي را از استاني به استان ديكر مقرر مي دارد در آن محل ارجاع به آرا عمومي بشود و اگر اقدام مورد علاقه مبتني بر رضايتي هم باشد كه بر طبق بند ( 2 ) لازم است باز مراجعه به آرا عمومي ضروري خواهد بود. 4 - هر گاه قانون حتي در يك محل رد شده باشد بايستي مجددا به مجلس شوراي ملي فدرال ( بوندستاگ ) پيشنهاد شود و اگر در مرحله ثاني تصويب گردد مستلزم تاييد به وسيله رفراندوم در سراسر قلمرو فدرال خواهد بود. 5 - در رفراندوم راي اكثريت قاطع خواهد بود. 6 - نظامنامه به وسيله قانون فدرال تنظيم خواهد گرديد. تجديد سازمان بايد پيش از انقضاي سه سال از تاريخ اعلام رسمي اين قانون اساسي به پايان برسد و اگر در نتيجه الحاق قسمت ديگري از آلمان ضروري شود در ظرف دو سال پس از چنين الحاقي بايد صورت پذيرد. 7 - ترتيبات راجع به هر نوع تغيير ديگر در مرزهاي ارضي به وسيله قانون فدرال و بر طبق تصويب بوندسرات ( مجلس شوراي استانها ) و راي اكثريت نمايندگان بوندستاك خواهد بود.
اصل30 اجراي اختيارات دولتي و انجام عمليات حكومت تا حدودي كه اين قانون اساسي ترتيب ديگري را مقرر نداشته و يا اجازه نداده است بر عهده استان خواهد بود.
اصل31 قانون فدرال بر قانون استان نافذ خواهد بود.
اصل32 1 - اداره كردن روابط با كشورهاي خارجي مختص فدارسيون ( حكومت متحده ) است. 2 - پيش از انعقاد هر قراردادي كه با منافع اختصاصي استاني ارتباط داشته باشد اين استان بايد با در نظر گرفتن فرصت كافي مورد شور قرار گيرد. 3 - تا حدودي كه استان حق قانونگزاري دارد مي تواند با موافقت حكومت فدرال قراردادهايي با دول خارجي امضا كند.
اصل33 1 - افراد آلماني در هر استاني حقوق و تكاليف واحد مدني خواهند داشت. 2 - افراد آلماني بنا بر استعداد و شايستگي خود و حاإز بودن شرايط ضروري حق احراز مقامات رسمي و مشاغل حرفه اي را متساويا دارا خواهند بود. 3 - برخورداري از حقوق مدني و كشوري و بهره مندي از حق احراز مقامات و مزاياي رسمي در مورد خدمات عمومي بايستي مستقل از نسبت هاي مذهبي باشد. علت بستگي يا عدم بستگي به يك فرقه مذهبي و يا مسلك معنوي نبايد موجب محروميت احدي از مزيتي بشود. 4 - اجراي اختيارات دولتي به منزله شغل دايمي بايد قاعدتا به اعضاي اداري دولت كه قانون عمومي ناظر بر وضع اداري و خدمت و وفاداري ايشان خواهد بود واگذار شود. 5 - قانون استخدام كشوري با رعايت اصول ديرين مربوط به خدمات دايمي مملكتي تنظيم خواهد يافت.
اصل34 هر گاه كسي در حين احراز مقام كشوري كه به او واگذار شده است از تعهدات رسمي خود نسبت به طرف ثالث تجاوز كند به طور كلي مسيوليت بر عهده حكومت و يا آن مقام رسمي خواهد بود كه وي را در استخدام دارد و در صورت تخلف و يا اهمال شديد حق توسل قانوني محفوظ خواهد بود و در مورد ادعاي مربوط به جبران خسارت و يا حق توسل، صلاحيت دادگاه هاي عادي نيز بايد ناظر بر جريان امر باشد.
اصل35 تمام مقامات فدرال و استان با يكديگر معاضدت قانوني و اداري خواهند داشت.
اصل36 1 - مامورين كشوري عاليترين مقام فدرال ازتمام استانها متناسبا گرفته مي شوند. افرادي كه در ساير قسمتهاي فدرال اشتغال دارند بايد بر طبق معمول از همان استاني باشند كه در آنجا خدمت مي كنند. 2 - قوانين نظامي با رعايت تقسيمات فدراسيون به استان و اختصاصات اخلاقي اهالي هر استان وضع خواهد شد.
اصل37 1 - هر گاه استاني از انجام تعهدات فدرالي خود كه بر طبق اين قانون اساسي يا قانون ديگر فدرال به عهده دارد بر نيايد حكومت فدرال با موافقت بوندسرات ( مجلس شوراي استانها ) مي تواند براي الزام استان با توسل به قوه قهريه فدرال اقدام لازم بكند. 2 - ( 1 ) براي اجراي چنين الزامي حكومت فدرال يا كميسر او حق خواهد داشت به هر استان و مقامات آن دستورات صادر كند. ( 1 - پاورقي: بند ( 2 ) به وسيله قانون فدرال مصوب 19 مارس 1956 به قانون اساسي الحاق يافته است. ( اين تبصره به بند 2 ماده 36 مربوط است ) )
اصل38 1 - نمايندگان بوندستاگ آلمان به وسيله اخذ آرا عمومي، مستقيم، آزاد متساوي و محرمانه منتخب مي شوند. ايشان نمايندگان تمام مردم خواهند بود تابع دستورات و تعليماتي نبوده و فقط از وجدان خود تبعيت خواهند كرد. 2 - هر فردي كه به سن 21 سالگي رسيده باشد حق دادن راي و هر نفري كه بيست و پنج سال داشته باشد حق انتخاب شدن خواهد داشت. 3 - جزييات به وسيله قانون فدرال تنظيم خواهد شد.
اصل39 1 - بوندستاگ براي دوره هاي چهارساله انتخاب مي شود. دوره قانونگزاري چهار سال پس از اولين جلسه و يا در اثر انحلال پايان مي يابد. انتخابات جديد در ظرف سه ماه آخر دوره قانوگزاري و يا در عرض شصت روز بعد از انحلال صورت خواهد گرفت. 2 - بوندستاگ در ظرف سي روز از تاريخ انجام انتخابات تشكيل مي شود ولي زودتر از پايان دوره مجلس پيشين تشكيل جلسه نخواهد داد. 3 - بوندستاگ ختم و ادامه جلسات خود را تعيين خواهد كرد. رييس بوندستاگ مي تواند آن را زودتر از وقت تعيين شده تشكيل دهد و در صورتي قادر به چنين كاري خواهد بود كه يك سوم نمايندگان يا رييس جمهوري فدرال و يا صدراعظم فدرال درخواست نمايد.
اصل40 1 - بوندستاگ رييس و معاونين رييس و منشي هاي خود را انتخاب و نظامنامه داخلي خود را تنظيم مي كند. 2 - رييس مجلس داراي اختيارات مالكيت و پليسي در عمارت بوندستاگ خواهد بود. هيچگونه بازرسي محل يا اقدام به توقيف در ابنيه بوندستاگ بدون اجازه او امكان ندارد.
اصل41 1 - بوندستاگ مسيوليت رسيدگي به صحت انتخابات را بر عهده خواهد داشت و تصميم بر اينكه نماينده اي كرسي خود را از دست داده يا نه با او است. 2 - شكايت از تصميمات بوندستاگ را به دادگاه عالي قانون اساسي مي توان عرضه داشت. 3 - جزييات به وسيله قانون فدرال مقرر خواهد شد.
اصل42 1 - جلسات بوندستاگ علني خواهد بود. بنابر پيشنهاد يك دهم از اعضا و يا بر طبق پيشنهاد حكومت فدرال با اكثريت دو سوم از حضور عامه در جلسات مي توان جلوگيري كرد و راي نسبت به اين پيشنهاد در جلسه اي عامه حضور ندارند گرفته خواهد شد. 2 - تصميمات بوندستاگ احتياج براي اهكثريت خواهد داشت مگر در مواردي كه اين قانون اساسي ترتيب ديگري را مقرر كرده باشد. براي انتخاباتي كه از جانب بوندستاگ مي شود ممكن است نظامنامه استثناياتي را پيش بيني كند. 3 - گزارش هاي صحيح و مقرون به حقيقت از جلسات عمومي بوندستاگ و كميته هاي آن نبايد موجب هيچگونه مسيوليتي بشود.
اصل43 بوندستاگ و هر يك از كميته هاي آن مي توانند حضور هر كدام از وزيران حكومت فدرال را در جلسه خواستار شوند. 2 - اعضاي بوندستاگ و حكومت فدرال و همچنين نفراتي كه از جانب آنها مامور شده باشند حق حضور در هر جلسه بوندستاگ و كميته هاي آن را خواهند داشت به اظهارات آنها هر موقعي بايد گوش فراداد.
اصل44 1 - بوندستاگ حق خواهد داشت و برطبق درخواست يك چهارم اعضاي خود مكلف خواهد بود كميته رسيدگي ترتيب دهد كه مدارك لازم را موقع استماع عرايض عمومي فراهم كند. از حضور عامه در ينين جلسه اي مي توان ممانعت كرد. 2 - مقررات آيين دادرسي جزايي بدون كم و كاست در فراهم ساختن مدرك مجري خواهد بود و در محرمانه بودن مكاتبات و پست و تلگراف بي سيم خللي وارد نخواهد شد. 3 - دادگاه ها و مقامات اداري موظفند كمك هاي قانوني و اداري بنمايند. 4 - تصميمات كميته هاي تحقيق تابع رسيدگي هاي قضايي نخواهد بود. دادگاه ها آزاد خواهند بود درباره واقعياتي كه تحقيقات مبتني بر آنها است تدقيق و قضاوت كنند.
اصل45 1 - بوندستاگ كميته ثابتي را تعيين خواهد كرد كه صيانت حقوق بوندستاگ را در برابر حكومت فدرال در حين دو دوره قانونگزاري عهده دار شود. كميته مزبور حقوق كميته تحقيق را نيز دارا خواهد بود. 2 - اختيارات وسيعتري مانند اختيار قانونگزاري و انتخاب صدراعظم فدرال و بازخواست كردن از رييس جمهور فدرال در حدود صلاحييت كميته ثابت نخواهد بود. ماده 45 - * 1 - بوندستاگ يك كميته امور خارجي و يك كميته دفاع تعيين خواهد نمود. هر دو كميته بين دو دوره قانونگزاري نيز انجام وظيفه خواهند كرد. 2 - كميته دفاع حقوق كميته تحقيق را هم خواهد داشت و بنابر پيشنهاد يك چهارم اعضاي خود موظف خواهد بود در باره هر مسإله خاصي رسيدگي و تحقيق كند. 3 - ماده 44 بند ( 1 ) در مورد امور دفاع قابل اجرا نخواهد بود. ( پاورقي *: الحاق به وسيله قانون فدرال مصوب 19 مارس 1956 ) ماده 45 - ** از طرف بوندستاگ يك كميسر دفاع تعيين خواهد گرديد كه حقوق اساسي بوندستاگ را صيانت و آن را در اجراي نظارت پارلماني معاضدت كند. جزييات به وسيله قانون فدرال مقرر خواهد گرديد. ( پاورقي ** : الحاق به وسيله قانون فدرال مصوب 19 مارس 1956 )
اصل46 1 - يك نماينده را هيچوقت نمي توان به دادگاهها احضار و يا تابع مقررات انضباطي كرد و يا در اثر راي كه در بوندستاگ داده و يا حرفي كه در آنجا و يا يكي از كميته هاي آن زده است نمي توان در خارج مورد بازخواست قرار داد. ارتكاب اهانت مشمول اين ترتيب نخواهد بود. 2 - نماينده را فقط با اجازه بوندستاگ براي عمل خلافي مي توان بازخواست و يا توقيف كرد مگر آنكه در حين ارتكاب جرم و يا طي روز بعد توقيف شود. 3 - اجازه بوندستاگ همچنين براي هر گونه تحديد ديگر آزادي شخصي نماينده يا بر طبق ماده 18 براي شروع اقدامات بر عليه او ضروري خواهد بود. 4 - هر گونه تعقيب جزايي و هر نوع اقدماتي به موجب ماده 18 بر عليه يك نفر نماينده و هر گونه بازداشت يا تحديد ديگر آزادي شخصي او در صورت درخواست بوندستاگ معوق خواهد ماند.
اصل47 نمايندگان مختارند كه از فاش كردن نام افرادي كه به مناسب سمت نمايندگي مطالبي به ايشان اظهار كرده و يا حقايقي را به اطلاع آنها رسانيده باشند و يا از بيان آن حقايق خودداري كنند و تا حدودي كه اين حق راجع به امتناع از افشاي مطلب پابرجا است ضبط هيچگونه اسنادي هم امكان نخواهد داشت.
اصل48 1 - هر نفري كه داوطلب نمايندگي بوندستاگ شده باشد حق مرخصي ضروري براي منظور مبارزه انتخابي خود خواهد داشت. 2 - هيچ فردي را نمي توان از احراز و اجراي سمت نمايندگي ممانعت كرد و او را نمي توان بدين مناسبت خواه با اطلاع يا بدون اطلاع قبلي از كاربر كنار ساخت. 3 - نمايندگان حق پاداش مالي به حدي كه كافي و وافي براي تامين استقلال ايشان باشد خواهند داشت به علاوه حق استفاده بدون پرداخت از هر گونه وسايط نقليه دولتي را دارا مي باشند جزييات را قانون فدرال تنظيم خواهد كرد.
اصل49 راجع به اعضاي هيات رييسه و كميته ثابت و كميته امور خارجي و كميته دفاع و همچنين علي البدلهاي اصلي آنها مواد 46 و 47 و بندهاي ( 2 ) و ( 3 ) ماده 48 در حين دو دوره قانوگزاري نيز نافذ خواهد بود.
اصل50 هر استان به وسيله بوندسرات درباره قانونگزاري و حكومت با دولت فدرال همكاري خواهد كرد.
اصل51 1 - بوندسرات شامل اعضاي حكومتهاي استاني است كه آنها را منصوب و يا منفصل مي كند. اعضاي ديگر حكومتهاي مزبور ممكن است به صورت علي البدل تعيين شوند. 2 - هر استان داراي لااقل سه راي خواهد بود. استاني كه بيش از سه ميليون جمعيت داشته باشد چهار راي و استان با جمعيت بيش از شش ميليون پنج راي خواهد داشت. 3 - هر استان مي تواند به اندازه حق راي خود نماينده تعيين كند. آرا هر استان از طرف اعضاي حاضر يا علي البدلهاي آنها فقط به صورت دسته جمعي داده مي شود.
اصل52 1 - بوندسرات رييس خود را به مدت يك سال انتخاب مي كند. 2 - رييس، بوندسرات را براي تشكيل جلسات دعوت خواهد كرد. او بايد اگر نمايندگان لااقل دو استان و يا حكومت فدرال درخواست كرده باشند مجلس را تشكيل دهد. 3 - بوندسرات تصميمات خود را لااقل بنابر راي اكثريت نمايندگان خود خواهد گرفت و قواعد و نظامنامه كار خود را ترتيب خواهد داد جلسات آن علني است ولي عامه را از حضور در جلسات آن مي توان منع كرد. 4 - اعضاي ديگر و ماموران حكومت هاي استان مي توانند در كميته هاي بوندسرات عضويت يابند.
اصل53 اعضاي حكومت فدرال حق خواهند داشت و در صورت تقاضا مكلف خواهند بود كه در مذاكرات بوندسرات و كميته هاي آن شركت جويند. بايد به اظهارات آنها هر موقعي گوش فرا داد. بوندسرات بايد به وسيله حكومت فدرال مرتبا در جريان امور باشد.
اصل54 1 - رييس جمهوري فدرال بدون بحث به وسيله مجمع فدرال منتخب مي شود. هر فرد آلماني كه شرايط انتخاب نمايندگان مجلس بوندستاگ را حايز و داراي چهل سال سن باشد مي تواند به رياست جمهوري انتخاب شود. 2 - دوره رياست جمهوري فدرال پنج سال و تجديد انتخاب براي دوره مجدد فقط يك بار مجاز خواهد بود. 3 - مجمع فدرال مركب خواهد بود از اعضاي بوندستاك و عده برابر آنها از اعضايي كه از طرف مجامع نمايندگي استان مطابق قواعد نمايندگي نسبي منتخب مي شوند. 4 - مجمع فدرال نبايد ديرتر از سي روز پيش از انقضاي دوره رياست جمهوري فدرال و يا در صورت انقضاي قبل از موعد مقرر آن ديرتر از سي روز بعد از اين تاريخ تشكيل يابد. اين مجمع را رييس بوندستاگ تشكيل خواهد داد. 5 - پيش از اتمام دوره قانونگزاري، مدت مصرح در بند ( 4 ) جمله اول از نخستين جلسه بوندستاگ شروع ميشود. 6 - شخصي كه آرا اكثريت اعضاي مجمع فدرال را تحصيل كرده باشد منتخب خواهد بود. هر گاه چنين اكثريتي در دو وهله اخذ آرا بدست نيامده باشد داوطلبي كه بيشتر آرا را در مرحله بعدي تحصيل كند منتخب محسوب مي گردد. 7 - تفصيل به وسيله قانون تعيين خواهد گرديد.
اصل55 1 - رييس جمهوري فدرال نمي تواند از اعضاي حكومت يا هيات مقننه فدرال يا استان باشد. 2 - رييس جمهوري نمي تواند هيچ شغل يا درآمد مالي ديگر داشته باشد يا در امور بازرگاني شركت جويد يا به حرفه اي اشتغال ورزد و يا وابسته به دستگاه يا هيات مديره بنگاهي باشد كه جنبه انتفاعي دارد.
اصل56 هنگام شروع رياست جمهوري، او در جلسه مشترك بوندستاگ و بوندسرات مراسم سوگند را به شرح ذيل انجام مي دهد. "سوگند ياد مي كنم كه به جان و دل مساعي خود را براي بهبود حال مردم آلمان و تقويت منافع آنها و ممانعت از هر گونه لطمه اي نسبت به آن و حفظ و دفاع از قانون اساسي و قوانين فدراسيون مصرف كنم و با علاقه اي وجداني تكاليفم را انجام دهم و نسبت به همه عادل باشم. با عنايت خداوند متعال." سوگند را بدون رعايت آداب مذهبي نيز مي توان ادا كرد.
اصل57 اگر رييس جمهوري از انجام تكاليف خود محروم و با مسند رياست جمهوري قبل از موعد مقرر خالي شود اجراي اختيارات وي به عهده رييس بوندستاگ خواهد افتاد.
اصل58 اوامر و فرامين رياست جمهوري براي تنفيذ احتياج به امضاي متقابل صدراعظم آلمان و يا وزير مربوطه فدرال دارد. اين ترتيب شامل انتصاب يا عزل صدراعظم فدرال و يا بر طبق ماده 63 و درخواست مبتني بر بند ( 3 ) ماده 69 انحلال بوندستاگ نخواهد شد.
اصل59 1 - رييس جمهوري نماينده فدراسيون در روابط بين المللي آن محسوب مي شود وي به نمايندگي از طرف فدراسيون قراردادها و عهود با دول خارجي منعقد مي سازد. سفرا نزد دولتهاي ديگر مي فرستند و نمايندگان آنها را مي پذيرد. 2 - عهدنامه هايي كه پايه روابط سياسي فدراسيون يا مربوط به موارد قانونگزاري فدرال است مستلزم موافقت يا تشريك مساعي به صورت قانوني فدرال و دستگاه هايي است كه براي هر مورد اختصاص مربوط به چنين امور قانوني صلاحيت دارند. درباره قراردادهاي راجع به مسايل اداري، مقررات مربوط به امور اداري فدرال بي كم و كاست اجرا خواهد شد. ماده 59 - * 1 - بوندستاگ تصميم خواهد گرفت كه در چه موردي موضوع دفاع پيش آمده است و تصميما
:: موضوعات مرتبط:
---- قانون اساسی کشورها ---- ,
-- قانون اساسی کشور آلمان ,
,
:: برچسبها:
قانون اساسی ,
آلمان ,